دانشجو فاسد است یا....؟

بدون شک٬ آسیب های اجتماعی موارد بسیاری هستند که اگر به آنها توجه نشود٬ گریبان جامعه را خواهد گرفت. مسائلی که هر روزه چون قارچ رشد می کنند و درسطح کلان جامعه اثر گذار هستند. 
گاه لازم است که برای بیدار شدن مسئولان از خواب غفلت٬ تلنگری به آنان زد و گوشه ای از مشکلات رابه آنها نمایاند. یکی از این مشکلات تقابل پسران و دختران در دانشگاه است. گر چه هر وجدان منطقی٬ بیدار و اهل اندیشه ای می داند که اینگونه روابط درمحیط دانشگاه٬ بسیار عادی و اجتناب ناپذیر است. ولی هر از گاهی حرکاتی از سوی دانشجویان دیده می شود که متناسب با عرف جامعه ایران اکنون نیست. که اینگونه حرکات باعث می شود که انسان های فرصت طلب و معلوم الحال٬ آن را دستاویزی برای حمله به ساحت مقدس دانشگاه قرار داده و اینچنین جار میزنند که :چه نشسته اید که دانشگاه ها به فساد کشیده شده اند و باید دیوار عفاف کشید و ... . 
فرض را بر این می گذاریم که سخن این دوستان صحیح باشد. هیچ از خود پرسیده اید که مسئول بوجود آمدن این مسائل چه کسانی هستند؟ جواب را همه می دانیم٬ تئوریسین های آموزشی و اجتماعی. آنانکه به کودکان و نو نهالان یاد می دهند و می آموزند که نباید با جنس مخالف نشست و برخاست کرد و چهره عملی این موضوع را نیز از اول دبستان تا سال آخر به او نشان می دهند. بعدچه می شود که جوان ۱۸ساله ما که در اوج سن بلوغ است و به گفته همین تئوریسن ها خام است و جاهل٬ به یکباره و در عرض سه ماه آدم می شود و شعور و درکش این اجازه را به او می دهد که با جنس مخالف خود ۲ یا ۴ سال در دانشگاه رفت و آمد داشته باشد؟ به یکباره او را با افکاری که ۱۲ سال به خوردش داده اند٬ درفضایی نیمه باز تنها می گذارند. جوان ما را ۱۲ سال به صورت فنر می فشارند و به یکباره او را رها می کنند.  آیا توقع دارید فنری که فشرده شده است٬ بعد از رهایی آرام باشد؟ 
پس دوستان محترم صاحب نظر در عرصه اجتماع٬ دانشجو و دانشگاه را متهم به فساد نکنیم و نخواهیم که ساختار غلط آموزش و پرورش و بی مسئولیتی خودمان رابه گردن آنها بیاندازیم.  برای حل معضل چاره ای بیاندیشید. فردا دیر است.  

به یاد ۲۸ مرداد و ۲۷ خرداد

 بدون شرح!!!!!!!!!!!!!!! 

                                 






                                





                                 


   ؟ ؟ ؟                               . . .

       

حقوق زنان یعنی حقوق بشر


                                                                                                        
هنوز سخت است که این باور را در جامعه بگسترانیم که مرد از دامان زن به معراج می رسد . این شعار و امثال آن شاید بیشترین کاربردشان
در هفته زن باشد و بعد از آن خداحافظ زن تا سال دیگر . نوع نگاه ما به زنان متاسفانه هنوز بسیار بدبینانه و به صورت غیر قابل اعتماد است .

زیرا هنوز زن را به مانند ضعیفه ای می دانیم که جز ظرف شستن و بزرگ کردن فرزندان و آماده بودن برای شوهرداری وظیفه دیگری ندارد . گرچه به مرور زمان این طرز تفکر رو به نابودی است ولی هنوز هم در بسیاری از خانواده های ما این سنت کاملاغلط وجود دارد. زیرا هر وقت خواسته اند اوج آرزویی را برای دختری بخواهند گفته اند : ان شاءالله عروسیت . این دردناک است . متاسفانه هنوز در کوچکترین نهاد اجتماعی ما یعنی خانواده  عدالت جنسیتی رعایت نمی شود و رفتارهای مرسالارانه  حرف اول رامی زند.در هزاره ای که آن را سوم نام نهاده اند کودک پسر را برای مهندسی و دکتری و کودک دختر را برای شوهرداری  و ایجاد یک زندگی راحت تربیت می کنیم . گرچه اعتقاد دارم که زنان ما در این زمینه ساختار شکنی کرده اند و پا را فراتر نهاده اند – صحت این ادعا مقایسه درصد قبولی دختران در دانشگاهها با درصد قبولی پسران می باشد – اما این حرکت هنوز ناقص است و تا خشکاندن کامل ریشه های سنت ها و باورهای غلط در مورد زنان و رسیدن به نهایت عالی زن راه بسیار در پیش است که این مهم جز با همت زنان قابل انجام نیست زیرا یکی از علت های عقب ماندن زنان جامعه علاوه بر باورها و سنت های غلط رایج در جامعه عدم خود باوری زنان است . زیرا زنان ما هنوز به این باور نرسیده اند که خواستن توانستن است . به قول شاعره بزرگ ایران فروغ: من غریبانه به این خوشبختی می نگرم .  این غریبانه نگریستن علتی جز باور نداشتن ندارد و زنها خودشان را زیستنشان را و کامل بودنشان را به دیده شک می نگرند . دیگر شک ها را باید کنار گذاشت. زیرا شک در حقیقتی که خدا اعطا کرده تا سرحد کفر هم می رود . به امید روزی که هم مردان ما و هم زنان ما  هم خود را باور کنند و هم همدیگر را . زیرا جایی خوانده ام که حقوق زنان یعنی حقوق بشر .

مطلب پائینی رو هم حتما بخونید