جوان و پوشش

 

    آنگاه بافنده ای به او گفت: درباره پوشش با ما سخن بگو!

پاسخ داد و گفت: جامه هایتان بسیاری اززیبایی های شما را می پوشاند. اما آنچه در شما زیبا نیست مخفی نمی سازد. با این جامه ها آزادی خویش را فرا می خوانید و آنها شما را مقید می سازند و در بند می کشند. ... اما فراموش مکنید که شرم سپری محکم در برابر نگاه های ناپاکان است. چون وجود ناپاکان از بین رود، شرم در بند اندیشه می شود.(1)

    یکی از ابتدایی ترین اصول آزادی، آزادی در انتخاب نوع پوشش است و این آزادی تا زمانی که با عرف جامعه درگیر نشود، جای ایراد ندارد. اساسا روانشناسان نوع پوشش هر انسانی را تجلی افکار درونی و روحیات و ذات آن شخص می دانند و بنابر زیبا دوستی ذات انسان واضح است که هر شخص برای پوشش خود از جامه هایی استفاده خواهد کرد که او را زیباتر جلوه دهد. از آنجایی که اشخاص مختلف تعاریفی مختلف از زیبائی ارائه می دهند و بنابر نسبی بودن زیبائی، مطمئنا نمی توان نوع پوشش را محدود کرد و در جامعه ای که از افراد گوناگون تشکیل شده است شاهد تنوع پوشش خواهیم بود. حال سوال این است که خط قرمز لباس پوشیدن و ظاهر انسان در جامعه چیست؟ وآیا می توان نوع پوشش را اجباری کرد؟ در این چند سطر قصد داریم به این دو سوال بپردازیم.

    1- بدون شک دنیای ماشینی امروز که جوان ها را اسیر صنعتی بودن خود کرده و خشونت و قتل و فقر و گرسنگی و جنگ های مختلف را هر روزه از تلویزیون ها تبلیغ می کند و در کل چهره ای تاریک و بی روح دارد، در طرز رفتار و پوشش جوانان تاثیر بسزای دارد. جوان امروزی که از یک سو محیط اطراف خود را تاریک و نا امید کننده می بیند و از سوی دیگر بنا بر ذات جوان بودنش می خواهد با نشاط و سرزنده و پویا و فعال و امیدوار باشد، دچار یک تضاد روحی می شود که این تضاد مانند خوره روح او را می خورد. از طرفی ذات انسان در زمان تضادها همیشه به کمک او آمده است و این بار نیز بوسیله ایجاد نیاز به آرامش درانسان او را یاری می رساند. و جوان برای رسیدن به این آرامش که نیاز واقعی او در این دوران است دست به رفتارهایی می زند که به چشم بزرگترها زیبا جلوه نمی کند حال آنکه آن رفتارها برای اکثر جوان ها رفتاری عادی و معقولانه است. شادی های دسته جمعی، مهمانی های متنوع، نوع پوشش و ... از جمله این رفتارها هستند. نوع پوشش بنابر گفته بالا نشان دهنده روحیات انسان است و جالب اینکه اکثر روانشناسان رنگ های روشن و شاد را باعث افزایش روحیه انسان می دانند و استفاده از این طیف رنگ را ازملزومات یک زندگی آرام بر می شمرند.در دین مبین اسلام نیز تاکید زیادی بر استفاده از رنگ های روشن شده است. تا آنجا که می بینیم در اکثر مکان ها حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) از لباس های سفید استفاده می کردند. پس می توان به نوعی خط قرمز پوشش را روحیات انسان و عرف جامعه دانست. حال آنکه عرف جامعه خود تعریفی است که افراد یک جامعه با حرکات و رفتارها و اخلاقیات خود می سازند.                            

     2- خوشبختانه سال هاست که استفاده از رنگ های شاد و مدل های جدید و جوان پسند در نوع پوشش جوانان ایران زمین متداول گشته است و دیگر از رنگ های تیره و تاریک به صورت زیاد استفاده نمی شود. گر چه درابتدا سخت گیری هایی در این زمینه انجام می شد اما با گذشت زمان و درک عوامل اجرایی از تاثیر مثبت استفاده از رنگ های شاد و نیرو بخش سخت گیری ها کمتر شده و خود نیز از این نوع پوشش استفاده می کنند. اما آیا می شود پوشش را اجباری کرد؟ تاریخ نشان داده است که اجبار در هر زمینه ای نتیجه معکوسداشته است و در حالت کلی هیچ امر مفیدی به وسیله اجبار به نتیجه نرسیده است. نمونه بارز آنرا می توان کشف حجاب دانست که با برخورد شدید جوانان روبرو شد. جوان ایرانی بنا به جوان بودنش و مهمتر، ایرانی بودنش نمی تواند پذیرای اجبار و زور باشد.حال آنکه اگر این تحمیل سنگین باشد، امکان بازگشت جوانان به افسردگی و تضاد روحی و رفتاری زیاد خواهد بود. زیرا از یک سو خود را- بنا به ذات انسان- مختار در نوع پوشش می بیند و از سوی دیگر شاهد  این انتخاب ازسوی دیگران است. حاصل این تضاد چه خواهد شد، سوالی است که هرکس خود باید پاسخ گوی آن باشد.

/// مطلب پائینی رو هم بخونید///