انصار حزبالله با صدور بیانیهای با عنوان «دوران جدید مسوولیتهای ما» اعتقادات خود را در دو زمینهی عزت اسلام و مسلمین و ذلت نفاق و منافقان بیان کردند. در این بیانیه آمده است: استقرار دولت جدید و تکمیل حلقهی مفقوده در زنجیرهی انقلاب اسلامی قطعا پدیدهای بسیار مبارک است و لااقل در تصحیح جهتگیری اصیل انقلاب گامی اساسی به شمار میرود. این تحول جدید که دست عنایت حق در فرآیند تحقق آن به روشنی نمودار است عرصهای جدید از مسوولیت و ایفای نقش را فراروی انقلابیون قرار میدهد و اهتمام جدی و تلاش و توان مضاعف میطلبد. و اگر در دوران غیبت کبرای حضرت ولی عصر( ع) وظیفه و رسالت یاوران صدیق او برپایی دولت کریمه است، قهرا بازشناسی شاخصههای چنین دولتی نخستین ضرورت این راه است. عزت اسلام و مسلمین و ذلت نفاق و منافقان در جبههی داخلی و آنگاه ندای دعوت به حکومت حق و عدل مهدوی در پهنهی جهان از مقدمات و زمینههای ظهور دولت الهی و عدالتگستر آن حضرت و طلیعهی آغازین انقلاب جهانی امام عصر علیهالسلام محسوب میشود.بنابراین دو ویژگی عزت اسلام و ذلت نفاق اساسیترین معیار برای تعیین راهبرد اساسی در عصر غیبت و وظیفهی راستین تلاشگران و پیشقراولان عصر ظهور است. این راهبرد در مقطع کنونی از تاریخ انقلاب، ساز و کارهای ویژهی تحقق خود را میطلبد.
نویسندگان این بیانیه دربارهی عزت اسلام و مسلمین خاطرنشان کردهاند که صرفنظر از کجپنداریهای کسانی که حاضر نبودند مبارزه با فقر و رفع تبعیض را در شعارهای صوری خود نیز رعایت کنند، در دولت عدالت، مبارزه مستمر با این دو پدیدهی زشت و عزتشکن، دو راهکار اساسی برای وصول به هدفی برتر است، که همانا تسهیل در اجرای دستورات دینی و حاکمیت قوانین الهی در جامعه میباشد. اصولا جامعه عزتمند همان جامعهای است که در آن، شرایط عبودیت و بندگی فراهم باشد و لاغیر.
در ادامهی این بیانیه با بیان این که ضرورت بازآفرینی و تثبیت ارزشهای به تاراج رفته انقلاب که بسیاری از آنها معلول حاکمیت افکار لیبرالی و غربگراست، داشتن حوصلهای فراخ و مجاهداتی مخلصانه است، آمده است: ارزشهایی که عمدهی آنها میراث گرانسنگ خون شهدای مظلوم دوران انقلاب و جنگ تحمیلی بوده و در راس آنها دو فریضه حیاتبخش امر به معروف و نهی از منکر به مثابه ضامن اساسی تحقق خیر و صلاح و دفع شر و فساد در اجتماع است و دیری است که از رهگذر کملطفی و بلکه وارونهنگری سابق به طاق نسیان رفته و ساز و کارهای آن منکوب شده است. رواج فرهنگ نقد سازنده و ایجاد فضای امید و تلاش و تحقق وعده برکات معنوی و مادی خداوند به جامعهی اسلامی، فقط و فقط در گرو احیا و پاسداری و اجرای این دو فریضه واجب و مقدس است و حکومت صالحان با صرفنظر از این دو رکن اساسی، کذب محض بوده و در میزان عقل و شرع ساقط است و هیچ عزتی بدون این دو رکن متصور نیست. ظهور و بروز پدیدهای به نام اصولگرایی و کسب حاکمیت سیاسی، از پدیدههای عزیزالوجود این دوران است. منادیان اصولگرایی و حامیان بیادعای آن، همان نیروهای صدیق حزبالله و تودههای محرومان جامعهاند. این پیوند مبارک و این جبههی فراگیر به عنوان برترین پشتوانهی حکومت مردمی، بایستی مورد اعتنا و تثبیت و تحکیم باشد. عزت ما در گرو همین وحدت و اتحاد است و این اتحاد شرط لازم و ضروری برای بقای نظام اسلامی و گسترش ارزشهای آن میباشد.
صادرکنندگان این بیانیه همچنین در مورد ذلت نفاق و منافقان آوردهاند: اصولا خداوند سرنوشت هیچ ملتی را جز با اراده و تلاش آنان رقم نمیزند. مبارزه با عوامل معاند و مزاحم و علفهای هرز در اجتماع، یگانه راه بقای عزت و شرافت جامعه است وگرنه هیچ دستاوردی، از دستبرد کفار بینشان و منافقان در امان نیست. هر چه جریان مومنان عزتمدار در جامعه پرصلابتتر ظاهر شود، توطئه و تقلای جریان نفاق پیچیدهتر میشود و اگر چه در جدال همیشگی حق و باطل، جبهه حق همیشه پیروز میدان است اما شرط آن بازشناسی دقیق نفاق و افشای چهرههای پر تزویر و رنگارنگ منافقان است تا مبادا در جبههی حق شکاف و رخنهای ایجاد کنند. یکی از خیرات قهری دوران خاتمی فرصتی بود تا از رهگذر آن بازشناسی جریانهای نفاق بیپرده و نقاب ممکن شده و در فرصتهای پیشرو، پالایش زلال انقلاب از خس و خاشاک و آلودگیهای نفاق میسر شود. اینک همان زمان فرا رسیده است. این فرصت مغتنم و شایسته قدرشناسی است. اکنون به جاست تا پردههایی از جریان نفاق منافقان، با لحاظ سابقه و لاحقه آنان مورد مداقه قرار گیرد، تا از رهگذار آن علاوه بر تامین و ضمانت جریان انقلاب، رهاورد شوم توطئههای نفاق دامنگیر خود آنان شود.
انصار حزبالله معتقدند: جریانی که به ویژه در شانزده سالهی اخیر به بهای بیاعتقادی، پشت پا زدن و بلکه مبارزه و ستیز با اعتقادات اصیل دینی مردم، دفاع از رای و خواست مردم را بهانه و دستاویز کرده بود، هم اینک بیآبرو شده است. اکنون تمامی خواستههای ملت بر اعتقادات آنان منطبق است و مجلس و دولتی برآمده از آرای اعتقادی مردم در مصدر امور است. حاشا که دیگر باره مومنان اجازه دهند تا تئوریهای بیرمق و نخنمای دموکراسی غربی و پنهان شده در پشت نقاب مردم مجددا مجال حمله و ترکتازی یابند. جریان نفاق از این پس با چه جراتی از مردم دم میزند؟ کدام مردم؟ همان مردمی که آرای قاطع آنان افکار جریان مدعی دموکراسی دروغین و ارزشهای کاذب آن را یکسره به زبالهدانی تاریخ فرستاد؟ جریان نفاق به شدت از روی کار آمدن دولت اصولگرا و به تعبیر آنان یکدست شدن حاکمیت، هراس دارد. گویا جهتگیری یکپارچه نظام به سمت اهداف انقلاب اسلامی، منادی مرگ و نابودی آنان است و آنگاه که کورهراههای کجی و انحراف به همت رای و نظر قاطع مردم مسدود شود رواج کالای بنجل منافقان کساد میشود. اینک وقت آن رسیده تا در پناه هوشیاری مردم و با دستان پر توان حزب الله، شرنگ تلخ ذلت و رسوایی به کام نفاق ریخته شود تا از کجراهه ستیز با خدا و مومنان باز ایستند و یا به سرنوشت محتوم خود گرفتار آیند.
در ادامهی این بیانیه آمده است: ژورنالیسم منافق، این خنیاگر عصر مدرنیته، از این پس در میان مردم جایگاهی ندارد. گذشت آن دورانی که هر رانده و ماندهای بتواند به مدد ثروتی نامشروع و یا سرمایهای دزدیده شده از بیتالمال مردم فقیر و گرسنه و پروانهای فراهم آمده از رانتهای نامشروع قدرت و پنهان شدن در پشت نقاب فریبنده مردمگرایی ادعایی، بر علیه انقلاب «مسجد ضراری مدرن» ایجاد کند و از این سنگر غصبی با دسیسه و نفاق، بر علیه ارزشهای انقلاب و حامیان راستین آن بتازد. هیچ حکومت خردمندی در جهان، هجمه بر اصول اساسی و بنیانهای خود را نمیپذیرد. دولت اسلامی چطور؟ دستگاه قضایی در عمل به قوانین مصوب در برکندن این علفهای هرز چه حالت منتظرهای دارد؟ اگرچه تعلل هر یک از مبادی و دستگاههای ذیربط، رافع مسوولیت امت حزبالله در عمل به تکلیف نخواهد بود. جولان جریان گسترده و رنگارنگ نفاق و عناصر آن دیری است که در عرصهی فرهنگی فضا را غبارآلود کرده است. عرصههای کتاب و فیلم و سینما و تئاتر به شدت آلوده است. هنر برای هنر و یا همان هنر برای شیطان نیز مشغول ترکتازی و هجمه و تمسخر باورهای خونرنگ ملت است. حد توقف این جولانگریها کجاست؟ اگر فضای لیبرال دموکراسی حاکم، مجوز تسامح و تساهل تا قعر اسفل السافلین را صادر کرده بود، چارهاندیشی دولت جدید به عنوان نمایندهی خالصترین باورهای اعتقادی شهید دادگان و ولینعمتان انقلاب، چیست؟ آیا انتظار دفاع از هجوم ناجوانمردانه مزدوران عرصهی هنر و قلم به دار و ندار و هستی آرمانهای ملت توقعی نابجاست؟ آیا انتظار آتشبس از دگراندیشان بیاعتقادی که با هتک نوامیس اعتقادی و باورهای اخلاقی امت رسول الله علنا به جنگ قرآن و آیات الهی رفتهاند، منصفانه نیست؟
در ادامه این بیانیه با ابراز اتهاماتی نسبت به مدیریت وزارت اطلاعات ادعا شده است:مشخصا طی هشت ساله گذشته تاکنون شبکه مخفی و مرموز نفاق با نابودی شاکله مدیریت انقلابی در وزارت اطلاعات عملا راه بر اجرای توطئههای براندازی جریان نفاق جدید همواره ساخت وعلاوه بر انواع دسیسههای پنهانی، تجری مستقیم و بی پرده به ارکان نظام اسلامی و خطوط قرمز اسلام و امت حزب الله و قانون اساسی بدعتی فراگیر شد.حقیرترین سرکردگان مزدور و بی آبرو، میدان داری کردند و بلعیدن استفراغ مسموم سازیهای جاسوسی و رادیوهای بیگانه هنر روشنفکران شد.
در بخش دیگری از این بیانیه با هشدار نسبت به آن چه گوشهای سنگین و غیرتهای زنگزده نامیدهاند آمده است: اگر رافت و عطوفت نظام اسلامی نسبت به فضلیتی ویژه و ستودنی است، به همان قیاس بیپروایی و وادادگی در مقابل دهانهای شکسته و حیاهای دریده نیز رذیلتی زشت است. به اعتقاد ما ویژگیهای سیاسی و موقعیت زمانی دوران جدید، حجت را بر همه ما تمام کرده است. گذشت زمانی که فداییان ولایت و جانبازان دفاع از اسلام و انقلاب، خار در چشم و استخوان در گلو، کاسهی صبر تلخی و مرارت بنوشند و هتاکان بیپروا در وسط میدان به رقص و پایکوبی پردازند. امید است تدابیر وزارت محترم اطلاعات در دوران جدید در ایفای نقش و مسوولیت ذاتی خود با تنظیم عادلانه فضا، نقطه پایانی بر این روند شوم و شرمآور باشد و این یک ترجیح عقلایی است.
انصار حزبالله معتقدند: در فضای جدید پس از انتخابات به نظر میرسد جریان زخم خورده نفاق داخل و حامیان مزدورپرور آنان، چنان دچار عقدههای فرو خورده خشم و حقارت شدهاند که بعید نیست در صورت عدم توان انحراف در نهضت و مسیر اصلی ملت، به فکر انتقام شکست ننگین خود از خدمتگزاران اصلی دولت و نظام باشند. اما گرچه مرام و مسلک آحاد کارگزاران حکومتی و غیر حکومتی به تاسی از اولیای بزرگ اسلام، همواره انتظار شهادت و یا پیروزی در راه هدف (احدی الحسنیین) است اما در همین جا متذکر میشویم که خسارتباری این توطئه برای جریان نفاق غیرقابل باور خواهد
بود. توصیهی موکد ما به تمامی برادران و خواهران و به ویژه پیشتازان و انصار و یاران حزب الله در سراسر کشور شناسایی دقیق عوامل و عناصر نفاق و معاندانی است که تاکنون با گفتار و رفتار خود عملا به عنوان شریک جرم این توطئهها محسوب شدهاند. گرچه ممکن است تیر اول از چله کمان نفاق گذر کند، اما قطعا طوفان خشم و انتقام الهی با مباشرت حزب خدا در قلع و قمع گستردهی شاخ و برگ و رگ و ریشه منافقان عظیمتر خواهد بود. در پایان با یادآوری مجدد این حقیقت که ثمرات و برکات دوران جدید انقلاب اسلامی برای شیفتگان خدمت و مجاهدان بیادعای راه خدا، فوق انتظار است و با وحدت و انطباق خواستههای مردمی بر باورهای دینی و اعتقادی و تحقق آن در عرصهی حکومت و اجرا، سر فصل جدیدی از تاریخ انقلاب اسلامی رقم خورده است، عذر تقصیر در ادای وظیفه پیروی و تبعیت به پیشگاه صاحب حقیقی انقلاب و کشور حضرت بقیه الله فی العالمین – ارواحنا فداه – بوده و مجددا چنانچه خود خواسته است از درگاه الهی توفیق وفا به عهد و پیمان در ادای وظیفه و مسوولیت را میطلبیم. |