آمدیم با صدایی ناشناس- زمین باکره بود و نا م ها حماسه و همه چیزی با زاویه ی تنگ در خط دیدمان -کودکی- زمین کمر بست و آتش خرمن شد شراب زهر آلود به جام و شمشیر به زهر آب دیده -در کف دشمن-
امروز آنقدر ایستاده ایم که صدای رویش را زیر پای خویش احساس کنیم -بودن دیگر است و شدن دگر-
گذشته از آن گذشتگان است و آینده از آن ماست؛ مادام که از آن ماست نگه اش داریم و افکاران را نه به روی آزار گذشته بلکه بر روی کمکی که در آینده می توانیم بنماییم . متمرکز کنیم |