از ۳ تا ۳

درست یک سال تمام از روزی گذشت که احمدی نژاد با ناباوری کامل به ریاست جمهوری رسید. یادم نمی ره روزهایی که تو ستاد دانشجویی معین با بچه ها چه زحمت های که نمی کشیدیم و چه متلک هایی که نمی شنیدیم و و توی سخنرانی ها چه کتک هایی که نمی خوردیم . ولی همش  فدای سر عقیده مون بود. خم به ابرو نمی اوردیم .تا روز انتخابات که با توجه به دخالت های بسیج و سپاه در انتخابات احمدی نژاد و رفسنجانی(این یکی بدون دخالت) به دور دوم رفتند. یادم نمی ره زمانی که دیدم و خوندم که مهندس سحابی و دکتر ابراهیم یزدی از رفسنجانی در دور دوم حمایت کردند. آخه تا چه حد بزرگی و مردونگی. رفسنجانی که عامل بیشترین دردسرها برای اونها بود. خلاصه تا روزی که رفتم علی رغم میل باطنی به رفسنجانی رای بدم. وقتی انگشت اشارم رو محکم توی استامپ و بعد روی کاغذ رای زدم ، ناظر شورای نگهبان گفت: محکم اومدی رای بدی؟ گفتم نه از بد روزگار مجبورم به هاشمی رای بدم. اما هر چه بود گذشت و بعد از یکسال خیلی ها از کرده خود پشیمون شدند . یکی درصدی از کسانیکه به احمدی ن‍ژاد رای دادند و بقیه هم طیف تحریمی ها. راستی احوال تحریمی ها این روزها چطوره؟    
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد