دومطلب کاملا متفاوت(البته خودتون می دونید)

اول :
گویند روزی برادر حاتم طایی به نزد بزرگی رفت و به او گفت: چگونه است که من و برادرم هم فامیل هستیم٬ ولی برادر من بسیار مشهور است و نامش همه جا ورد زبان است و من هرچه سعی می کنم نمیتوانم به اندازه ی او مشهور شوم؟ ای بزرگ! مرا راهنمایی کن تا اسمم همانند او بر سر زبان ها افتد. بزرگ گفت: «واقعا می خواهی که اسمت همه جا بر سر زبان ها باشد؟». پاسخ داد: «بلی.می خواهم». بزرگ گفت:« برو و در چاه زمزم بول۱ کن». فردا روز برادر حاتم طایی گفته ی بزرگ را تمام و کمال اجرا کرد. و  اسمش به نام کسی که در چاه زمزم بول کرده است٬ بر سر زبان ها افتاد. 
۱- بول کردن همان ادرار کردن است.

....................

دوم:
چند سال پیش٬ مردی از ایران زمین به مقام ریاست جمهوری رسید که بنا به روحیات و افکار مثبتش٬ بسیار سریع به عنوان یکی از چهره های معروف و صلح دوست دنیا مطرح شد. سید محمد خاتمی با راهکاری در خور توجه دید جهانیان را نسبت به ایران عوض کرد. منش و رفتار این بزرگ به گونه ای بود که زمانی که در سازمان ملل طرح گفت و گوی تمدن ها را مطرح کرد تمام سران دنیا حتی بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا با کمال میل این طرح را پذیرفتند. بدین گونه نام این سید بزرگ به عنوان یک روشنفکر و صلح دوست بر سر زبان ها افتاد.(در این بحث قصد توجیه یا دفاع از محمد خاتمی را ندارم٬ اما همگان بر منش والای این مرد صحه گذاشته اند)اما چرخ روزگار - که همیشه بر وفق مراد نمی گردد- چرخ دیگری زد و این بار قرعه ی ریاست جمهوری به نام احمدی نژاد افتاد. شعارهای تند و گه گاه متحجرانه ی ایشان در دور اول انتخابات ریاست جمهوری که بنا بر مقتضیات زمان در دور دوم به مهرورزی و عدالت تغییرکرد٬ از همان ابتدا نشان می داد که با دولتی سر و کار خواهیم داشت که قرینه ی دولت اصلاحات است. بعد از انتخاب محمود احمدی نژاد(با توجه به تمام بد اخلاقی های انتخاباتی) و تغییرات گسترده در مدیریت کشور و با توجه به پیشینه ی قبلی افراد تازه به قدرت رسیده ٬ به راحتی می شد به عمق فاجعه در امور داخلی کشور پی برد صرف هزینه های هنگفت برای مسجد جمکران٬ تفکر انقلاب گونه ی کابینه٬ سقوط شدید بورس تهران بر اثر سیاست های غلط دولت و برخورد های ناجوانمردانه با سفرای ایران و ... از جمله مسائلی بود که احمدی نژاد را بیش از پیش در ایران مشهور ساخت. اما محمود احمدی نژاد -که با بعضی از ژست های معروفش که سعی می کرد چهره ای مهربان از خود نشان دهد -دوست داشت همانند روسای جمهور پیشین در امور خارجی هم اسم خود را برسر زبان ها بیاندازد. سخنرانی تاریخی وی درسازمان ملل و بحث استفاده از نیروی هسته ای و اخیرا قصد حذف اسرائیل و آمریکا از نقشه ی جهان نام او را در زمینه ی خارجی نیز بر سر زبان ها انداخت. اما باید دید این گونه مشهور شدن  رئیس جمهوری چه هزینه هایی برای ایران در پی خواهد داشت.نمونه ی کاملا ساده و ملموس آن را می توان قطعنامه های شورای امنیت بر علیه ایران دانست. کیست که نداند تحریم و انزوا برای ایران همانند جنگ بسیار زیانبار است. می ترسم کار به جایی برسد که این اشتهار تبدیل به جریان خانمان سوزی بشود که تمامی خاک ایران را به آتش بکشد.به امید نیامدن چنین روزی. 

دلگیرم

من دلم سخت گرفته است
از این مهمانخانه ی
مهمان کش
روزش تازیک
..............................
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
                                                   شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

برره جامعه شناسی ایران است

           
      
این روزها شاهد پخش سریال "شب های برره" از شبکه ی سوم صدا و سیما هستیم. سریالی که سرگذشت یک انسان روشنفکر را در زمان قدیم نشان می دهد که به خاطر نوشتن مقاله ای اقتصادی ـ که دادگاه، آن را سیاسی اعلام کرده است و او را متهم به نشر اکاذیب دانسته است ـ به روستایی دور افتاده تبعید می شود که بازی روزگار او را  به  برره می کشاند. در این روستا، برخلاف عرف روستاها، شاهد انواع قومیت ها هستیم. گویی که برره قبل از آن که نمادی از روستا باشد، کشوری است که همه ی آحاد مردم در آن هستند. برره، روستایی است با افکار "بسته" که در سنت غوطه ور است و از مدرنیت هیچ بویی نبرده است. تازگی خمیردندان برای آن ها، ندانستن فایده ی برس، عدم دخالت زن در مذاکرات، نداشتن سواد کافی و در نتیجه عدم آگاهی لازم برای یک جامعه ی خوب، خودی و غیرخودی دانستن افراد به صورت جدا کردن پایین برره و بالا برره، بد دانستن فعالیت سیاسی و … از عواملی است که نشان می دهد برره یک جامعه ی بسته است. جالب این که "برره" خود را مهد تمدن می داند، اختراع شطرنج، اهل برره بودن مشاهیر بزرگ، متحول شدن اسکندر در آن جا و … از جمله افتخاراتی است که برره ای ها نسبت به گذشته ی خود دارند، اما در این روزگار، آن ها هیچ گونه پیشرفتی ندارند. گر چه کیانوش (سیامک انصاری ) سعی می کند که برره ای ها را با مدرنیت آشنا کند اما در این راه خود او گه گاهی شمایل برره ای ها را پیدا می کند. برره ازلحاظ خرافات و سنت های غلط هم مثال زدنی است. مراسمی که بوی خشونت در آن پیدا می شود. جالب تر این که با درایت مهران مدیری و سرپرست نویسندگان، پیمان قاسم خوانی، کلیه ی مذاکرات برره در حمام "فینک" انجام می گیرد. با توجه به شناختی که از ژوله(نویسنده) و برادران قاسم خانی دارم فکر کنم که این سریال بتواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد. گرچه خیلی از دوستان این سریال را نوعی توهین تلقی می کنند اما تاملی بیشتر سریال را جذاب می کند .

//////////////مطلب پائینی رو هم بخونید //////////////

 

 
این جا رو هم کلیک کن تا بفهمی اصولگرایی یعنی چی