امید

به نقل از وبلاگ دکترمعین :

گوشها منتظر بانگ جرس‌های من‌اند

کوچه‌ها منتظر بانگ قدم‌های تو اند

تو از این برف فرو آمده دلگیر مشو

تو از این وادی سرمازده نومید مباش

«دی» زمانی دارد

و زمستان اجلش نزدیک است

من صدای نفس باغچه را می‌شنوم

و صدای قدم گل را در یک قدمی

و صدای گذر گرده گل را در بستر باد

و صدای سفر و هجرت دریا را در هودج ابر

و صدای شعف فاخته را در باران

و صدای اثر باران را بر قوس و قزح

و صداهایی

نمناک
و مرموز
و سبز

عجب آواز خوشی در راه است.


مجتبی کاشانی (م.سالک)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد